کاش میشد کودکی شد کودکانه گریه کرد

ساخت وبلاگ

 

چند وقت پیش یه پست گذاشتم  به این عنوان که جای پدر مادرتون بودید حاضر بودین یه بچه مثل خودتون داشته باشید...

خیلی ها گفتن عاره دلشون بخاد:دی

خیلیا اصلا دوست نداشتند

ولی من خودم چیزی نگفتم اونجا..

ولی فک نکنم دوس داشتم...مخصوصا اگه همش رفتارش مثل الانم بود...

بد اخلاق کم حرف!به قول خودشون سرش همش تو گوشی و لب تاب(از اینکه وب میام خبر ندارند!)

مخصوصا با افتضاحی که امسال به درسام زدم

دلم خیلی تنگ شده واسه بچگیا..واسه شیطونیای بچگی واسه دور هم بودنامون(قبل این که هر کدوم از داماد ها خواهرما نبرند اون سر شهر:/.)

خخ واسه روزایی که اونا پول میذاشتن رو هم؛ منم که پول نداشتم ا زمان  بچگی مسئولیت خرید بستنی رو داشتم..

اخی چقد سرم کلاه میرفت نمیتونستم تند بخورم نصف بستنی توسطشون بر فنا میرفت و میخوردنش

واسه وقتایی که هر شب یکیشون رو چل میکردم تا برام قصه بگند!!!!

واسه روزایی که هر چی اصرار میکردم باهام بازی نمیکردند!

اه چقد بچه آخر بودن مزخرفه:/

عروسی بود؟...
ما را در سایت عروسی بود؟ دنبال می کنید

برچسب : کاش میشد بچگی را زنده کرد کودکی شد کودکانه گریه کرد, نویسنده : msokot118g بازدید : 135 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 0:50